ديشب كلي خنديدم .
از دست سه تا دختر و دوتا پسري كه دنياهاشون هزارسال نوري از من دور بود .
تقريبا يادم رفته بود معاشرت با آدمها رو .
.........
اين بار دلم براي سحر تنگ شده .
حتما اگه بشه دلم ميخواد ببينمش.
.......
اگه مجبور شي با يه هندي مسخره سياه كه همش موقع حرف زدن سرش رو تكون ميده و از هر 1000 تا جمله اش 999 تاش رو نميفهمي سر يه موضوعي يه ساعت بحث كني حتما و حتما بعدش متوجه ميشي كه لهجه خودت هم برگشته .
........
از دست سه تا دختر و دوتا پسري كه دنياهاشون هزارسال نوري از من دور بود .
تقريبا يادم رفته بود معاشرت با آدمها رو .
.........
اين بار دلم براي سحر تنگ شده .
حتما اگه بشه دلم ميخواد ببينمش.
.......
اگه مجبور شي با يه هندي مسخره سياه كه همش موقع حرف زدن سرش رو تكون ميده و از هر 1000 تا جمله اش 999 تاش رو نميفهمي سر يه موضوعي يه ساعت بحث كني حتما و حتما بعدش متوجه ميشي كه لهجه خودت هم برگشته .
........
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر