شنبه، شهریور ۱۹، ۱۳۸۴

واقعيت اينكه اونقدرها كه فكر ميكردم بهم خوش نگذشت .
و البته ياد گرفتم كه هيچوقت ديگه مسئوليت هيچكس رو بعهده نگيرم
آدماي مختلف سلايق مختلف دارن و هماهنگ كردنشون هم خيلي سخته .
جالب هم اينه كه همه كس همه چيز رو از چشم تو ميبينن
مطمئنا هرگز دوباره يه عده رو دنبال خودم راه نميندازم
....
بعد از يه هفته دوري از قيافه هاي درهم و نگاههاي وقيح و آدمهائي كه انگار ارث پدرشون رو طلب دارن در بدو ورود به مملكت اسلامي مورد تفقد برادران هموطن قرار گرفتيم .
واقعا كه آدم گاهي از هويت خودش بيزار ميشه

هیچ نظری موجود نیست: