يه وقتهائي ميشه كه همه چيز اونقدر بهم ريخته اس كه ترجيح ميدي دست به هيچي نزني و فقط عقب بايستي و نگاه كني
الان دقيقا توي همين شرايط ام
نه خسته ام
نه عصباني
نه نااميد
اما واقعا نميدونم از كجا بايد شروع كنم
با چشماي از حدقه در اومده دارم همه چيز رو نگاه ميكنم و فقط و فقط به خودم ميگم بالاخره همه چي درست ميشه
الان دقيقا توي همين شرايط ام
نه خسته ام
نه عصباني
نه نااميد
اما واقعا نميدونم از كجا بايد شروع كنم
با چشماي از حدقه در اومده دارم همه چيز رو نگاه ميكنم و فقط و فقط به خودم ميگم بالاخره همه چي درست ميشه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر