هرچه بيشتر فكر ميكنم كمتر به نتيجه ميرسم
از امروز ايميل ميزنم شايد ...
....
روز اول كه براي مصاحبه به اين شركت رفتم به علاوه فرم استخدام معمول هميشگي ، يك تست دادند به اضافه يك برگه كه ميبايستي به زبان اجنبي رويش انشا مينوشتيم كه چه برنامه اي براي آينده مان داريم . هرچه فكر كردم كمتر چيزي به ذهنم آمد براي همين بعد از سياه كردن پشت و روي كاغذ در آخر با كمال خونسردي نوشتم فعلا خودم هم نميدانم ميخواهم چكار كنم . خدائيش با جفنگياتي كه نوشته بودم يك دهم درصد هم فكر نميكردم تماس بگيرند .
امروز قرار دوم بود . يك آقاي بسيار جدي كلي سئوالهاي عجيب كرد تا رسيد به اين سئوال كه قرار بود بنده 3 تا از بهترين كتابهائي كه تا حالا خوانده ام نام ببرم . اولي و دومي به خير گذشت به سومي كه رسيد بي اراده گفتم : دائي جان ناپلئون !!!
از امروز ايميل ميزنم شايد ...
....
روز اول كه براي مصاحبه به اين شركت رفتم به علاوه فرم استخدام معمول هميشگي ، يك تست دادند به اضافه يك برگه كه ميبايستي به زبان اجنبي رويش انشا مينوشتيم كه چه برنامه اي براي آينده مان داريم . هرچه فكر كردم كمتر چيزي به ذهنم آمد براي همين بعد از سياه كردن پشت و روي كاغذ در آخر با كمال خونسردي نوشتم فعلا خودم هم نميدانم ميخواهم چكار كنم . خدائيش با جفنگياتي كه نوشته بودم يك دهم درصد هم فكر نميكردم تماس بگيرند .
امروز قرار دوم بود . يك آقاي بسيار جدي كلي سئوالهاي عجيب كرد تا رسيد به اين سئوال كه قرار بود بنده 3 تا از بهترين كتابهائي كه تا حالا خوانده ام نام ببرم . اولي و دومي به خير گذشت به سومي كه رسيد بي اراده گفتم : دائي جان ناپلئون !!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر