پدر جان اومده خوونه ما
شونه اش شكسته
نميدونم چطور روش شده بياد .
وقتي ديدمش نشناختمش
از آخرين باري كه ديدمش خيلي چاق تر شده
وقتي بغلم كرد و من رو بوسيد حس كردم يه غريبه است .
اين مرد پدر من نيست
اين آدم رو نميشناسم .
اين يه غريبه است .
يه غريبه كه هركاري ميكنم نميتونم بپذيرمش
..........
دلم گرفته
دلم گرفته
دلم گرفته
دلم گرفته براي خودم
براي چيزهائي كه نيست و من ميخوام
دلم گرفته از اينهمه ادعاي بيخيالي خودم
دلم گرفته از اينكه كارم رو دوست ندارم اما جرات زيرش زدن رو هم ندارم
از اينكه تكرار هر روز داره خفه ام ميكنه
از اينكه هرچي ميگردم كمتر اون چيزهائي رو كه ميخوام بدست ميارم
از تنهائي مسخره اي كه احساس ميكنم
از زمين و زمان
دلم گرفته
دلم گرفته
دلم گرفته
شونه اش شكسته
نميدونم چطور روش شده بياد .
وقتي ديدمش نشناختمش
از آخرين باري كه ديدمش خيلي چاق تر شده
وقتي بغلم كرد و من رو بوسيد حس كردم يه غريبه است .
اين مرد پدر من نيست
اين آدم رو نميشناسم .
اين يه غريبه است .
يه غريبه كه هركاري ميكنم نميتونم بپذيرمش
..........
دلم گرفته
دلم گرفته
دلم گرفته
دلم گرفته براي خودم
براي چيزهائي كه نيست و من ميخوام
دلم گرفته از اينهمه ادعاي بيخيالي خودم
دلم گرفته از اينكه كارم رو دوست ندارم اما جرات زيرش زدن رو هم ندارم
از اينكه تكرار هر روز داره خفه ام ميكنه
از اينكه هرچي ميگردم كمتر اون چيزهائي رو كه ميخوام بدست ميارم
از تنهائي مسخره اي كه احساس ميكنم
از زمين و زمان
دلم گرفته
دلم گرفته
دلم گرفته
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر